چگونه بفهمیم چه نوع بدنی دارم؟ احتمالا بیش از یک بار این سوال را از خود پرسیده اید. اولین نکته ای که در این زمینه باید به شما گوشزد کنیم این است که هر فردی یک دنیاست و یک دنیا دارد ارگانیسم واحد که حتی را می توان در کنار هم قرار داد. بیهوده نیست، بدنی توسط بیش از سی میلیون سلول ماهیچه ها، استخوان ها و اندام های شما را می سازند. و همه اینها منجر به یک ماشین تقریباً عالی می شود.
با این حال، برای پاسخ به سوال چگونه بدانم چه نوع بدنی دارم، چندین توسعه یافته است نظریه ها در طول زمان. شاید مهمترین آنها روانشناس آمریکایی باشد ویلیام هربرت شلدون. با این حال، قبل از او، روانپزشک آلمانی ارنست کرچمر. ما قصد داریم تزهای هر دو را برای شما توضیح دهیم.
شاخص
نظریه ارنست کرچمر
نمایش بدن پیک نیک
این پزشک آلمانی در دهه بیست قرن گذشته تلاش کرد بیوتیپ و روانشناسی افراد را به هم مرتبط کنید. یعنی سعی می کرد بین شکل بدن و خلق و خوی افراد ارتباط پیدا کند. تزهای او امروز تا حدودی منسوخ شده است. اما نظریه او از سه دسته از ساختارهای بدنی صحبت می کرد که او دیگری از نوع ترکیبی را به آنها اضافه کرد.
اولی تشکیل شده بود اجسام آستنیک یا لپتوزوماتیک. آنها قد بلند و باریک، با عرض شانه کوتاه و سینه باریک هستند. به همین ترتیب صورت و بینی او کشیده و جمجمه اش گنبدی است. با توجه به همبستگی آنها با شخصیت، این افراد تمایل دارند حساس، با دغدغه های هنری و در عوض گاهی سرد.
نوع دوم کرچمر است ورزشکار یا صرع. این بدن هم از نظر استخوانی و هم از نظر ماهیچه ای قوی و قوی است. شخصیت او است پر انرژی و مصمم، با ذوق ماجراجویی. اما یک جزء حساس و پرشور نیز دارد.
به نوبه خود، سومین کهن الگوی روانپزشک آلمانی است پیک نیک یا سیکلوتیمیک. آنها جثه کوچکی دارند اما بسیار قوی هستند. احشاء آن بزرگ و چاق است که به گرد شدن اشکال آن کمک می کند. آنها همچنین رشد عضلانی کمی دارند. در مورد شخصیت آنها، این افراد هستند باهوش و شوخ، اگرچه می توانند مراحل افسردگی را پشت سر بگذارند. آنها همچنین بسته به زمان چندان ثابت و خوشبین یا بدبین نیستند.
در نهایت کرچمر در مورد آن صحبت کرد بدن دیسپلاستیک، که با هیچ یک از انواع فوق مناسب نیست. در این مورد، آنها ارگانیسم های نامتناسبی هستند و افرادی که آنها را ارائه می دهند معمولاً دارند شخصیت ضعیف و گوشه گیر.
نظریه های ویلیام شلدون در مورد چگونگی شناخت نوع بدن من
سوماتوتیپ های ویلیام هربرت شلدون
همانطور که به شما گفتیم، بررسی های روانشناس ویلیام شلدون آنها دیرتر از کرچمر بودند. ایده های شما در تماس گروه بندی می شوند نظریه سوماتوتیپ، که مانند مورد قبلی شکل بدن را با یک حالت خلق و خوی پیوند می دهد. اما، در این مورد، او در مورد سه نوع اصلی بدن صحبت می کند.
اولین مورد اکتومورف، که مطابقت دارد افراد حساس و با نوسانات خلقی مکرر. از نظر مورفولوژیکی، این موجودات بلند و باریک و با اندام های بلند هستند. علاوه بر این، رشد عضلانی کمی دارند که به آنها ظاهر ضعیفی می دهد. در واقع آنها به ندرت چاق می شوند.
کهن الگوی دوم شلدون است اندومورف. با بدن های گرد و با تمایل به تجمع چربی نشان داده می شود. در مورد مردان، آنها روی شکم ظاهر می شوند، در حالی که در زنان، روی باسن متمرکز می شوند. استخوان های او نیز بزرگ و متابولیسم او کند است. در مورد خلق و خوی آنها، آنها هستند افراد خوش مشرب و خوش اخلاق، عاشقان غذا و سرگرمی.
در نهایت، سومین نوع از این نظریه است بدن مزومورفیک. می توانیم به شما بگوییم که بین دو مورد قبلی خواهد بود. زیرا ظاهری ورزشی دارد و ماهیچه ها و استخوان ها به طور متعادل توسعه یافته اند. او معمولا کوتاه قد، اما قوی و قوی است. شانه هایش پهن و کمرش باریک است. به همین ترتیب، مستعد رشد ماهیچه های خود است، اما نه برای تجمع چربی. با توجه به شخصیت این افراد، آنها هستند متعادل، پرانرژی و ماجراجو، با علاقه زیادی به ورزش.
این دو نظریه اساسی هستند که به این سوال پاسخ می دهند که چگونه می توانم بدانم چه بدنی دارم. با این حال، هم یکی و هم دیگری به وجود آمده است انتقاد باز. به خصوص، کرچمر توسط روانپزشکی فعلی تقریباً بی اعتبار شده است. ما قصد داریم عمده ایراداتی را که به این تزها وارد شده است را به شما نشان دهیم.
اعتراض به نظریه های کرچمر و شلدون
نمایش گرافیکی یک جسم مزومورفیک
در مورد تزهای اولی، او به خاطر تیپ بدنی اش مورد انتقاد قرار گرفته است زمانی که باید به میانگین ها پاسخ دهند افراطی هستند. او نیز متهم شده است عدم در نظر گرفتن تفاوت های فردی. و مهمتر از همه، مدل های خود را به تغییرات فیزیکی که می توان از آنها مشتق کرد ربط ندهند تغذیه کردن. در نهایت انتقاد می شود که برای مطالعه خود از افراد مبتلا به بیماری های روانی استفاده کرده است.
از سوی دیگر، نظریه های ویلیام شلدون آنها موفق تر از قبل بوده اند. با این حال، در حال حاضر توسط جامعه علمی رد شده اند. او نیز متهم است کهن الگوهای شدید و سفت و سخت ایجاد کنید. در واقع کافی است به خیابان بروید تا ببینید دیگران هستند یا ترکیب شده اند. به عنوان مثال، یافتن مزومورف با چربی به عنوان اندومورف آسان است.
در پایان، اکنون شما ابزارهایی برای پاسخ به این سوال دارید چگونه بدانم چه نوع بدنی دارم. با این حال، همانطور که به شما گفتیم، علم فعلی است سختگیری زیادی به این نظریه ها نمی دهد. اما، اگرچه محدود است، اما هنوز راهی برای طبقه بندی اجسام هستند.
اولین کسی باشید که نظر